آرومم کن ...

این روزا حال و روزم اصلا خوب نیست ، مریض شدم ، ضعیفم ، هر روز حالم بد می‌شه ، بد شدن عادی هم نه ، جوری که دیگه واقعا کنترلم دست خودم نیست ...

هر روز سردرد دارم ، سردرد عادی نه ، در حد انفجاره مغزم ! چشام که دیگه هیچی ... هم شب نمیتونم بخوابم ، هم گاهی واقعا سخت گریه می‌کنم ، با همه توان ! دیگه چشمی برام نمی مونه که !

امروزم یه دور حالم بهم خورد ، گرچه الان خوبم ، اما اعصابم داغونه ، مثل هر روز ...

سردرگمم ، گیجم ؛ گیج واقعی ...

داغون تر از این نبودم هرگز ، با همین وضعم واسه آیندم هم دارم تصمیمات جدید میگیرم !

شایدم یهو گند زدم به همه چیز ؛

یعنی خدا بازم دستم و میگیره ؟ یعنی هنوزم هوامو داره ؟ در مهربونیش شکی ندارما اما می‌دونم خودم لیاقتش رو ندارم ...

خیلی دلم پره ، از همه کس ، از همه چیز ،

خیلی درد داره این دلم اما دیگه سنگ صبوری نداره ! چی بگه ؟! ترجیح میده بشینه آروم ذره ذره آب شدن من رو ببینه !!! 

وقتی می خوام با خودم فکر کنم ، وقتی به بدبختیام فکر می‌کنم ، به خدا میگم فقط خدا کنه یه روز اوضاعم اونقدر بدتر نشه که دلم این روزا رو بخواد ! همونطور که الان دلم حتی واسه همه ی روزای بد گذشته هم تنگ شده ...

خدایا آرومم کن ، خودت هوامو داشته باش.

خدایا توکلم به تویه فقط و فقط . هوامو داری ؟!


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد