challenge!

همین الان دلم می خواست به خودم بگم الهه جان مگه خود تو نبودی که تو زندگی همیشه از خدا challenge خواستی ،

حالا این همه سختی ، پس چرا صبور نیستی !

اگه همیشه اوضاع بر وفق مراد باشه که نمی تونی پیشرفت کنی عزیزم !!!

همین الان یاد این افتادم که یه چندباری به خودم گفتم الهه جان شما که دشمنت رو سر کارت از دست دادی شاید دیگه مثل قبل پیشرفت کاری نکنی چون خیالت راحته ! همین طورم هست واقعا ولی این روزا مثل اینکه بهای پیشرفتم برام شده شبیه شدن دوست صمیمی به دشمن قبلیم !!!

خیلی من رو داره یاد اون می ندازه !!! والا ...

خدایا بازم شکرت...

(باز امروز جدی شدم کلی تمرکز کردم هنوز هیچی نشده گردن درد دارم ! خدا تا شب رو به خیر کنه ...)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد