دلم سخت فشرده شده ...

دلم اینقدر سخت فشرده شده که هرگز نشده بود !

دلم می خواست بیاد بیرون بشینه کنارم با من گریه کنه ! شاید از منم شدیدتر ...

از دورنگی و دو رویی و دروغ گویی و از دو متنفرم !!!

دل کوچولوی من آروم باش ، سر قولم هستم ، هواتو دارم ...

هنوزم میگم هیچکس اندازه ی من قدرتو نمی دونه . می دونی چیه؟! درسته منو تو فک نمی کردیم کسی غصه دارمون کنه، چون با هم خیلی خوب و شادو خوشحالیم ولی ما داریم با یه عالمه آدمای خوب و بد زندگی می کنیم . اصلا نترس من و تو که می دونیم یکی حواسش خیلی به ما هست . خیلی دوسمون داره . شگفت زدمون کرده . می بینی چه آرامشی بهمون داده؟!

نگران هیچ چیز نباش ما تنها نیستیم ...

خدایا ازت صبر و آرامش می خوام

نظرات 6 + ارسال نظر
محمد نادر شنبه 29 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:52 ق.ظ http://www.soillover.blogsky.com

سلام الهه جان
چی شده؟
کی غصه دارت کرده؟
نگران!!!!!!!!!!

سلام
نگران نباش . حالم خوب بود آخرش که !

محمد نادر شنبه 29 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:47 ب.ظ http://www.soillover.blogsky.com

یک شب از دست کسی
باده ای خواهم خورد
که مرا با خود تا آن سوی اسرار جهان خواهد برد
با من از هست به بود
با من از نور به تاریکی
از شعله به دود
با من از آوا تا خاموشی
دورتر شاید تا عمق فراموشی
راه خواهد پیمود
کی از آن سرمستی خواهم رست ؟
کی به همراهان خواهم پیوست ؟
من امیدی را در خود
بارور ساخته ام
تار و پودش را با عشق تو پرداخته ام
مثل تابیدن مهری در دل
مثل جوشیدن شعری از جان
مثل بالیدن عطری در گل
جریان خواهم یافت
مست از شوق تو از عمق فراموشی
راه خواهم افتاد
باز از ریشه به برگ
باز از بود به هست
باز از خاموشی تا فریاد
سفر تن را تا خاک تماشا کردی
سفر جان را از خاک به افلاک ببین
گر مرا می جویی
سبزه ها را دریاب
با درختان بنشین
کی ؟ کجا ؟ آه نمی دانم
ای کدامین ساقی
ای کدامین شب
منتظر می مانم

محمد نادر شنبه 29 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:48 ب.ظ http://www.soillover.blogsky.com

بیراهه رفته بودم
آن شب
دستم را گرفته بود و می کشید
زین بعد همه عمرم را
بیراهه خواهم رفت

محمد نادر شنبه 29 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:50 ب.ظ http://www.soillover.blogsky.com

ای گل تازه که بویی ز وفا نیست تو را . . .
خبر از سرزنش خار جفا نیست تو را . . ./
ما اسیر غم و اصلا غم ما نیست تو را . .
.
.
.

آهنگ وبلاگمه
بیا گوش کن
با شماست داریوش

شکیبا یکشنبه 30 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 06:22 ب.ظ http://darddelhayman.blogsky.com

سلام الهه جان
خوبی؟
درسته هیچ از ما تنها نیستیم جون خدا رو داریم...
دوست دارم

[ بدون نام ] دوشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:11 ق.ظ

سلام
اولین اپت یادته؟


سلام


سلام سلام

من الهه ام

می خوام دوست تو باشم ...

یه دوست تازه

با یه دنیا حرفای تازه

حرفای دل من واسه تو !

و یه گوش واسه حرفای قشنگ تو دوست خوبم

سلام به همه ی دوستای تازم ....


حالا چی؟
میدونم

بی و فا


میدونی می خوام دل از تو بر گیرم . . .

سلام
بله یادمه !
هنوزم سر حرفم هستم !
کی گفته من بی وفا هستم ؟؟؟؟
اگه اسمتونو می نوشتید من ثابتم می کردم که بی وفا نیستم !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد