من از خدا خواستم ...

من از خدا خواستم که پلیدی های مرا بزداید ،

خدا گفت : نه !

آنها برای این درون تو نیستند که من آنها را بزدایم ، بلکه آنها به خاطر این در تو هستند ، که تو در برابرشان پایداری کنی

من از خدا خواستم که بدنم را کامل بسازد ،

خدا گفت : نه !

روح تو کامل است ، بدن تو موقتی است

من از خدا خواستم که به من شکیبایی دهد ،

خدا گفت : نه !

شکیبایی بر اثر سختی ها بدست می آید ،

شکیبایی دادنی نیست ، بلکه بدست آوردنی است .

من از خدا خواستم که به من خوشبختی دهد ،

خدا گفت : نه !

من به تو برکت می دهم ، خوشبختی به خودت بستگی دارد .

من از خدا خواستم که از دردها آزادم سازد ،

خدا گفت : نه !

درد و رنج تو را از این جهان دور می سازد و به من نزدیکتر می کند .

من از خدا خواستم که روحم را رشد دهد ،

خدا گفت : نه !

تو خودت باید رشد کنی ، ولی من تورا می پیرایم تا میوه دهی .

من از خدا خواستم که به من چیزهایی بدهد تا از زندگی خوشم بیاید ،

خدا گفت : نه !

من به تو زندگی می بخشم تا از همه ی آن چیزها لذت ببری .

من از خدا خواستم تا به من کمک کند که دیگران را همانطور که او دوست دارد دوست بدارم ،

خدا گفت : سر انجام مطلب را گرفتی ...

امروز روز توست ،

آن را هدر نده ،

باشد که خداوند به تو برکت دهد ...

چیزی برای از دست دادن ندارید.

 هیچ دلیلی برای پیروی نکردن از احساستان ندارید.

سلام ،

بعد از این همه روزهای تفکر من و درگیری با خودم می خوام یکم از افکار و ایده های افرادی که دوسشون دارم ( البته ایده هاشون رو ) توی وبلاگم بزارم تا بقیه هم بخوننشون ،

شاید مثل من خوششون بیاد ،

اولیشم متن سخنرانی استیو جابز تو مراسم فارغ التحصیلی دانشجویان دانشگاه استنفورد هست که خیلی هم معروفه و مخصوصا الان که با فوتش همه بیشتر دوسش دارن گویا !!! و بیشتر به خودش و افتخاراتش فک می کنن ، حتما شنیدید اینا رو ، یا شاید برنامه ی زندگی نامش رو دیده باشید ولی جدای از علاقم به تکنولوژی و دنیای IT این حرفای قشنگ و دید مثبتش هم دوست دارم !

ادامه مطلب ...

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.


چنین کنند با عاشقان ؟؟؟!!!