این روز ها :

این روزا خیلی سرم شلوغ بوده و خیلی درگیر بودم ، خیلی هم فکر کردم ، توی همه جا و همه حال ...

به همه ی اتفاقایی که افتاده ، چیزایی که عوض شده ،

دوست ندارم به گذشته برگردم

نه

اصلا!

ولی خیلی از چیزا هم خیلی قشنگ نشده ...

بی خیال ، اصلا نمی خوام دیگه به چیزایی که دوست ندارم فکر کنم . به خاطر همین عمرا درباره ی کسی که کلی ناراحتم کرده چیزی نمی گم !

چند روزیه که داداشم اومده مرخصی و خیلی با هم اینور و اونور میریم ، واسه همین همه ی وقتم پر شده ،هفته ی پیش هم که اونیکی اومده بود و رفتیم مسافرت ، واسه همینم دو هفتس که نرفتم باشگاه ، کلاس زبانم هم که کنسل شد و همین امروز که داشتم از جلوی کتاب فروشی رد می شدم یادم اومد که فراموش کردم کتاب زبانو که خریده بودم بخونم !!

چقدر آدم وقتی فکر می کنه کار داره ولی بازم تایمش کلی هدر می ره !

نمی دونم چرا تا کاری نکنم که یه نتییجه ی خیلی بارز نداشته باشه، فکر می کنم بیکار بودم !

میرم مسافرت ،عذاب وجدان می گیرم .

درس نمی خونم، غصه می خورم .

خوش می گذرونم ، نگران خودم می شم ...

جالبه با این همه خیلی هم شیطونی میکنم فقط !

هرچی ذهن الهه بیشتر فکر می کنه و به قول خودش این جسم رو تنبیه می کنه که بیشتر از روی خواسته های اون عمل کنه ، الهه همش بدتر می شه ، نه بهتر !!!

حالا تو این شلوغی ، یهو رفتم آموزشگاه رانندگی واسه گواهینامه هم ثبت نام کردم ، این یه کارم خیلی خوب بود ، آخه خیلی وقته همش فکر می کردم وقت ندارم برم ، اینم واسه اینکه سوده گفت دارم می رم و تو هم بیا دیگه ، فعلا کلاسای آیین نامم تموم شده ،

 تابستونم کم کم داره تموم می شه ، هنوز واسه انتقالیمم هیچ کاری نکردم ، هنوزم نمی دونم باید بگیرم یا نه !!! الان دارم فکر میکنم که فردا برم ببینم چی می شه !

امیدوارم ادامه ی تابستونم خوب باشه .

(مثلا منظورم اینه که تا حالا خوب بوده، اگه اینو می گم واسه اینه که از آینده می ترسم ...! یه کوچولو  )

نظرات 17 + ارسال نظر
محمد نادر جمعه 8 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:45 ق.ظ http://www.soillover.blogsky.com

سلاااااااام
چطوری الهه جان؟
خوبی؟
چه عجب اپیدی
خوندم مطلبت رو راستش این جور مواقع من فقط درک حال را توصیه می کنم
نه گزشته و نه اینده الان رو عشق است
البته این نظر شخصیه منه
کنکور امروزم بدک نبود
( امید هست )
در مورد تزکرتون واسه محرمانه بودن کارت ورود به جلسه ممنونم
اما من که دختر نیستم!!
اما باشه فردا برش میدورم
الان خیلی خسته ام
اما بر خودم لازم دونستم به پاس نظراتتون بیام عرض ادب
راستی ممنون که اومدی بلاگستان
فردا دعوتنامه رو ایمیل میکنم برات
قربانت

سلام محمد جون .
1 - گذشته
2- تذکر
می شی 18
ربطی به دختر بودن نداره . حالا که اینطوری شد بعدا در همین رابطه بهت یه چیزی نشون بدم !!!

محمد نادر جمعه 8 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:00 ق.ظ http://www.soillover.blogsky.com

دوباره سلام
الهه دلم طاقت نیاورد
اخه دختر خالم لبتاپ خریده گفته فردا برم براش برنامه اینا نصب کنم
الان دعوت نامه رو به ایمیلت ارسال کردم
یه چیزی تو وبلاگ بنویس
لینک هم شدی
بعدا بقیه توضیحات رو میدم
اما می خوام بعد من اولین نفری که می نویسه تو باشی
قربانت

مرسییییییییییییییییییییییییییی
رفتم ولی چی بنویسم ؟!

محمد نادر شنبه 9 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:04 ق.ظ http://www.soillover.blogsky.com

سلام الهه
وای نزدیک بود اشتباهی اسمتون رو بنویسما
شانسم یار بود که فهمیدم زودی وگرنه . . میکردی
خوب اول اینکه ممنون دعوت نامه رو قبول کردی
اما کاش این لوگوی الهه که تو وب خودت هست رو اونجا هم میگذاشتی تا هروقت چیزی مینوشتی لوگوی الهه کنار مطلبت نمایش داده بشه
خب اخه من چمیدونم
حداقل واسه بار اول میتونی خودتو به عنوان نویسنده جدید معرفی کنی و یه چیزایی بنویسی دیگه اینا بهونه اس البته نه همیشه
مهمتر دوستی
و دوم اینکه من نفهمیدم منظورت رو از این که من تنوع دارم . . .
یعنی چی؟

و سوم من همیشه دوستای خوب از خدا میخام

عیب نداشت !
چشم این کارو می کنم .
امشب شاید!
و سوم !!! اینکه منظورم این بود که من خیلی از الهه ی واقعی دور شدم و اینکه از خدا بخوای مثل سابق و یکمی بهتر بشم!

محمد نادر شنبه 9 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:21 ق.ظ http://www.soillover.blogsky.com


چرا ارفاق نمیکنی؟
۲ تا قلط املایی که حساب نیست
اگه از ۲ تا بیشنر شد باید نمره کم کنی
اگه معلم بودی شاگرداتو همه رو بیچار میکردی


راستی دفعه قبلی منظورت از اینکه عکسا من کم شبیهن چی بود
یعنی می خواهی بگی من عکس کس دیگه ای رو گذاشتم به جای عکس خودم؟
محمد نادر هر کاری کنه دروغ تو کارش نیست
اون عکسی که رو کارت بود برا حدودا ۳ یا ۴ سال پیشه
و اون عکسی که شکل جن ها شده بودم رو بدجوری با فتو شاپ روش کار کرده بودم (تو عکس اصلی کمی از سمت چپ صورتم پیدا نبود نصف سمت راست صورتم رو بر عکس کردم انداختم سمت چپ اگه دقت کرده بودی می فهمیدی اخه کاملا عکس متاقرن بود مخصوصا موهام)
و این عکسی که الان گذاشتم و اون عکس اولیه واسه ۱۰ یا ۱۱ ماه پیش هستش که اتفاقا هردوشو با یه پیراهن انداختم

چشم . شما نمرت بیست
۱- غلط! نه قلط!
چون دوست معلمتی بازم ۲۰
می گم من اصلا دقیق نیستم حتی یکی رو از نزدیک ببینم دقت نمی کنم چی پوشیده . قیافه هم همینطور . منظورمم این نبود دروغ می گی . خود منو که هرکی عکسای مختلفمو ببیینه می گه اینم تویی ؟؟؟!!!
خوب گفتم عوض شده قیافت تو هر عکس ولی الان که این توضیحاتو دادی من نفهمیدم اصلا کدوم درباره ی کدوم عکسته !!!

محمد نادر شنبه 9 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 03:18 ب.ظ http://www.soillover.blogsky.com

سلام

چه خبری؟
اخه من از کجا باید می فهمیدم منظورت اینه
اگه دکترا روانپزشکی هم داشتم نمیفهمیدم به مولا
اما شماچرا دیگه

ان شا الله هممون بهتر از قبل شیم
ممنون که امشب میخواهی بنویسی
راستی اون دوتا نظر رو من یکودومش رو اصلا نتونستم جواب بدم
می نوشت دسترسی غیر مجاز
شاید تیک ذخیره مشخصات رو زده بودر

الان نوشتم با عکس :-)
نیدونم . شاید!
راستی روانپزشکی نه روانشناسی !!!

شکیبا شنبه 9 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:50 ب.ظ http://darddelhayman.blogsky.com

سلام الهه جووووووووووووونم
خوبی عزیز دلم؟
راستی خیلی خوشحالم که داداشیت برگشته
میدونی الهه جونم معمولا ما آدما از چیزای مجهول میترسیم و خب آینده هم چون یکم مجهوله واسه همین یکم ترسناکه اما همون آینده چند ثانیه بعد تبدیل به گذشه و خاطره میشه....
خیییییییییییییییییییییییییلی دوستت دارم

شکیبا شنبه 9 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:51 ب.ظ http://darddelhayman.blogsky.com

راستی یادم رفت بپرسم که بالاخره نگفتی که این فرشته ی مهربون متولد چه ماهیه؟؟؟
زوووووووووود باش بگوووووو!!

محمد نادر یکشنبه 10 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:45 ق.ظ http://www.soillover.blogsky.com

سلام الهه جان
ممنون از اپ
خیلی خوشحالیدم
زوانپزشکی و روانشناسی مگه فرقی هم میکنه؟
بابا به من بی سواد اینقدر گیر نده

محمد نادر یکشنبه 10 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:09 ق.ظ http://www.soillover.blogsky.com

شوخی کردم بابا
راستی
چرا دیگه وقتی نظر میگزاری ادرس وبت رو نمیزاری؟
ای بی حوصله شیطون

دیگه می زارم . چشم .
اپت هم زیبا بود خوندم . تو بلاگستان !

محمد نادر دوشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:52 ق.ظ http://www.soillover.blogsky.com

سلام الهه
چطوری؟
منم تنگیده دلت بودم
روزگارم بد نیست
تکه نانی دارم . . .
یه لحظه جو شاعری گرفتم

شما که دوباره ادرس وبت رو نگزاشتی
حالا دیدی بی حوصله شدی
میگم اره نگو نه

ممنون
که بلاگستان را خواندی
ا

شاعر جان همین که تو میدونی من ادرسم چیه کافیست ! اون ادرس اینا ماله غریبه هاست ! ما که خودی هستیم خوب !!!
مگه چند تا الهه تو دنیا هست ؟!

سعید دوشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:12 ب.ظ http://s2h.orq.ir

سلام
خوبی؟

آپم
یه شعر جدید گفتم
حتما بیا...........!

شکیبا دوشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:56 ب.ظ http://darddelhayman.blogsky.com

محمد نادر سه‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:04 ق.ظ http://www.soillover.blogsky.com

سلاام
چطوری الهه؟
خوبی؟
امروز خیلی سرم شلوغ بود
الان هم کلی خسته ام
از سر درد دارم منفجر میشم
کاش مامانم میگداشت تو خونه قلیون بکشم
این طوری خیلی بهتر میشدم
الان اومدم یه سر وبلاگ ببینم چه خبره
چند تا نظری بود
اما حال جواب دادن ندارم
اخه خیلی خستم
اما اینجا اومدم
این ادرس اون عکسم که گفته بودی
وحشت نکنی یه موقع
http://www.filesara.com/files/7zo194z03r3egfofzxbp.jpg
راستی تو بلاگستان واسه مطلبت یه نظر گداشتم چرا جواب نمیدی و تاییدش نمیکنی؟
خوب ادرست رو که حفظم
اما اگه بزاریش خودت راهت با یه راست کلیک می تونم بیام وبلاگت و . .
اما اشکال نداره
اینگار شما تنبل تر از منی
فدات

اره واسه جواب دادن به نظرات و از این کارا خیلییییییییی تنبلم ۱
راستی : راحت !!! چشم دیگه می ذارم . و اونم یادم نبو تایید داره وبلاگ اخه نیست خودم ندارم ! ببخشید خوب !
عکستم که دیگه خیلی فرق می کرد . می گم حالا چه اسراری بود خودتو قرینه کنی ؟!! یه عکس از خودت می گرفتی خوب !!! تازه این که تو وبت نبود!!!
مدل موهات !!!

محمد نادر سه‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:44 ق.ظ http://www.soillover.blogsky.com

سلام الهه
ناراحت
نمی دونم چرا هیشکی این قضیه تبادل لینک رو جدی نمیگیره
برو وبلاگ الهام ببین همتون رو لینک کرده
البته ببخشید یکم جو گیر شدم
ناراحت نشی یه موقع از دستم
فدات

محمد نادر سه‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:44 ب.ظ http://www.soillover.blogsky.com

سلام
چطوری الهه؟
خوبی؟
ناراحتی؟
یا عکسمو دیدی ازم بدت اومده؟
نمیدونم چرا احساس میکنم ناراحتی

می دونی یه بار گفتم الهه شناسی جوگیر شدی ؟!
هیچم ناراحت نیستم ازت !
گریه نکن خوب

محمد نادر چهارشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:14 ق.ظ http://www.soillover.blogsky.com

سلام
من لهه شناس نیستم؟
منم میخام همه جوابارو یه دفه بدم
بلاگستان وبلگ من نیست فقط
وبلگ شما هم هست
نظرتونم مهمه
در رابطه با عکس و این حرفا
یعنی من میگفتم عکستو بده بزارم جا عکس خودم میدادی واقعا
خوب الان بده بزارم
هنوز دیر نشده
نه بابا
من اینجور ادمی نیستم که از شوخی ناراحت بشم
میدونم کدوم خاطره رو میگی
خواهش
شما سروری
مرسیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
ما بیشتر
خوب مگه من چیزی گفتم درباره سعید؟
گفتم؟
منکه یادم نمیاد
اما سعید خیلی پسر گلیه
فداش و فدات

یه دونه اسمم هم نمی شه درست بنویسی؟؟؟
شدی صفر!

محمد نادر چهارشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:16 ب.ظ http://www.soillover.blogsky.com

سلام
شرمنده
اطلا نفهمیدم به جان خودم
یهویی شد
ندیدم
ببخشید به هر حال سعی میکنم دیگه اشتباه نکنم و الهه رو درست بنویسم
خب به خاطر همین میخاستی کفر منو دربیاری؟
منم نقطه ضعفت رو پیدا کردم
شوخی کردم
فدات

سلام . اشکالی نداره . هرچی دلت می خواد اذیت کن !
منم اصلا ناراحت نمی شم ! اصلا نه اطلا !
در ضمن آره می خواستم کفرتو در بیارم نه می خاستم !!!
آفرییییییییییییییییییییییییییییین که نقطه و ضعف رو درست نوشتی
ببخشیدا شوخی میکنم باهات

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد