-
یک روز فوق العاده
دوشنبه 17 خردادماه سال 1389 11:58
دیروز یه روز فوق العاده دوست داشتنی بود . دیروز خودم رو بیشتر دوست داشتم . تصمیم گرفته بودم روزم یه روز خیلی خوب و آروم و دوست داشتنی باشه و خیلی هم دوسش داشته باشم ! جالبه با همه ی اتفاقایی که افتاد نظرم عوض نشد . آخه الهه حرفش یکیه ! تصمیم که گرفت دیگه رو حرفش می مونه اساسی ... خلاصه هر چی بگم کم گفتم ! کلی حال کردم...
-
تنهایی آزارم می ده ...
یکشنبه 9 خردادماه سال 1389 00:31
حس می کنم خدا باهامه و نمی خواد منو تنها بزاره ، حتما می دونه چقدر تنهایی آزارم می ده ... حتما دیده که هیچ کس از تنهایی هام برام لذت بخش تر نبوده . خودش می بینه چقدر مخلوقاتش آزارم می دن ... نمی دونم آدمایی که تو زندگیم اینقدر آزارم دادن ، دلاشون از چه جنسیه ؟! مگه منم یه آدم مثه بقیه نیستم ! نمی گم خیلی ماهم ، نه !!!...
-
دل کوچولوی من
چهارشنبه 5 خردادماه سال 1389 22:40
من یه دوست خیلی خوب و مهربون دارم که دل کوچولومه و روح الهه رو تو خودش جا داده ! من خودمو خیلی دوست دارم چون این دل کوچولوی منه که برام خیلی با ارزشه ، جوری باهاش دوستم که گاهی حس می کنم اونو در آغوشم گرفتم و باهاش حرف می زنم ! اونم تند تند می زنه و خودش رو به اینور و اونور می کوبه و فقط منم که از درونش خبر دارم ......
-
روز های سخت ...
شنبه 1 خردادماه سال 1389 03:28
روزهای سختی رو پیش رو دارم با برنامه های خیلی فشرده ! روزهای پایان ترم وامتحانات ، روزهای تحویل پروژه ها .... هر روز یه عالمه کار دارم ، از اونجایی هم که من آدمیم که از هیچ کاریم چشم پوشی نمی کنم ، به دلیل کمبود زمان گاهی به صورت شبانه روزی مشغولم !!! امروز باید یه مقاله آماده می کردم ،مطالبش تقریبا کامل بود ولی 130...
-
دوستت دارم
جمعه 31 اردیبهشتماه سال 1389 01:13
دوستت دارم را من دل آویزترین شعر جهان یافته ام ، دامنی پر کن از این گل که دَهی هدیه به خلق ، که بَری خانه ی دشمن ، که نشانی بَرِ دوست ، رازِ خوشبختی هر کس به پراکندن اوست ...
-
معرفی
پنجشنبه 30 اردیبهشتماه سال 1389 23:55
سلام ... سلام به همه ی دوستان خوبی که دست نوشته های منو می خونن . ممنونم از همتون توجه کردین بعضی ها خودشونو با شغلشون ، با یه لغب ، با یه اسم مستعار ، با اسم محل زندگیشون ، با عقیدشون ، با دینشون ! یا هر صفت دیگه ای معرفی می کنن؟! شما خودتونو چه طور معرفی می کنین ؟! خلاصه ترین توضیحی که از خودتون میدین چیه ؟! دوست...
-
یه پیشنهاد
پنجشنبه 30 اردیبهشتماه سال 1389 00:42
خیلی وقت بود دلم می خواست یه جای جدید واسه گفتن از شادی و غم های تو دلم ُ از افکارمُ از خستگی هام ُ از دوستام ُ خاطراتم و هر چی که شد داشته باشم . واسه یه سری دوستای جدید که خیلی دلم می خواد بدونم چقدر می تونن منو خوب بشناسن؟!!! چقدر بینا و شنوا هستن ؟ چقدر واسم حوصله به خرج می دن ؟ من خیلی دیگران رو دوست دارم ُ گاهی...
-
سلام
چهارشنبه 29 اردیبهشتماه سال 1389 14:38
سلام سلام من الهه ام می خوام دوست تو باشم ... یه دوست تازه با یه دنیا حرفای تازه حرفای دل من واسه تو ! و یه گوش واسه حرفای قشنگ تو دوست خوبم سلام به همه ی دوستای تازم ....